کد مطلب:227871 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:134
درمان عجیب بیمار
عصر حضرت رضا علیه السلام بود. یكی از شیعیان با كاروان خراسان به سوی كرمان می رفت در راه، گروهی از دزدهای سر گردنه به كاروان حمله كردند و او را به خیال این كه ثروتمند است، گرفتند و با خود بردند، تا آنچه دارد، از او بگیرند. او را در میان برف انداختند و دهانش را پر از برف نموده و شكنجه دادند، تا محل ثروت خود را نشان دهد. آنگاه رهایش كردند. او بر اثر آن شكنجه ها، از ناحیه ی زبان آسیب سختی دید و زبان و لب هایش، زخم و شكاف برداشت. با این حال، به خراسان بازگشت، ولی هر چه مداوا كرد، خوب نشد. شنید كه حضرت رضا علیه السلام در نیشابور هستند.
در عالم خواب شخصی به او گفت به نزد امام رضا علیه السلام برو تا تو را در درمان این بیماری راهنمایی كنند. در عالم خواب خود را به امام علیه السلام رسانید و و ماجرا را بیان كرد.
حضرت رضا علیه السلام فرمودند: مقداری زیره ی كرمان را با آویشن و نمك مخلوط كن و بكوب و روی زخم دهان بگذار. دو سه بار این كار را
[ صفحه 135]
تكرار كن، خوب می شوی.
او از خواب بیدار شد و به آنچه در خواب دیده بود، اهمیت نداد و به نیشابور رفت تا به محضر امام شرفیاب شود. گفته شد حضرت اكنون در كاروانسرای سعد هستند. او به آن جا رفت و ماجرای زخم دهان خود را بازگو كرد و گفت: به قدری دهانم آسیب دیده كه با زحمت و سختی حرف می زنم؛ دوایی را به من نشان دهید تا با آن، خود را درمان كنم.
امام رضا علیه السلام فرمودند: مگر آن دوا را در عالم خواب به تو معرفی نكردم؟ برو به همان دستور عمل كن!
او عرض كرد: آن دستور را بار دیگر برایم بیان كنید.
امام علیه السلام همان دستور را تكرار كردند. او رفت، دستور را انجام داد و سلامتی خود را بازیافت. [1] .
در عالم خواب شخصی به او گفت به نزد امام رضا علیه السلام برو تا تو را در درمان این بیماری راهنمایی كنند. در عالم خواب خود را به امام علیه السلام رسانید و و ماجرا را بیان كرد.
حضرت رضا علیه السلام فرمودند: مقداری زیره ی كرمان را با آویشن و نمك مخلوط كن و بكوب و روی زخم دهان بگذار. دو سه بار این كار را
[ صفحه 135]
تكرار كن، خوب می شوی.
او از خواب بیدار شد و به آنچه در خواب دیده بود، اهمیت نداد و به نیشابور رفت تا به محضر امام شرفیاب شود. گفته شد حضرت اكنون در كاروانسرای سعد هستند. او به آن جا رفت و ماجرای زخم دهان خود را بازگو كرد و گفت: به قدری دهانم آسیب دیده كه با زحمت و سختی حرف می زنم؛ دوایی را به من نشان دهید تا با آن، خود را درمان كنم.
امام رضا علیه السلام فرمودند: مگر آن دوا را در عالم خواب به تو معرفی نكردم؟ برو به همان دستور عمل كن!
او عرض كرد: آن دستور را بار دیگر برایم بیان كنید.
امام علیه السلام همان دستور را تكرار كردند. او رفت، دستور را انجام داد و سلامتی خود را بازیافت. [1] .
[1] عيون اخبار الرضا، ج 2، ص 21.